سماسما، تا این لحظه: 13 سال و 25 روز سن داره

سما جان

روز تولد پدرم

پشتم به تو گرم است. نمی‏دانم اگر تو نبودی، زبانم چطور می‏چرخید، صدایت نزنم! راستش را بخواهی، گاهی، حتی وقتی با تو کاری ندارم، برای دل خودم صدایت می‏زنم؛ بابا! آن‏قدر با دست‏هایت انس گرفته‏ام که گاهی دلم لک می‏زند، دستانم را بگیری. هر بار دستانم را می‏گیری، خیالم راحت می‏شود؛ می‏دانم که هوایم را داری و من میان ازدحام غریبی، گم نمی‏شوم و تو هیچ وقت دستم را رها نمی‏کنی...  پدر تولدت مبارک از طرف سما و مامان لیلی ...
1 خرداد 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سما جان می باشد